هبنقه احمق"

.
هبنقه در زبان عربی نماد حماقت و نادانی است. اما این شخص کیست؟
تارنمای" دیوان العرب" در مورد وی چنین نوشته است:

أحمقُ من هَبَنّقة... وهو يزيد القيسي، كان يعلّق في رقبته قلادة ملونة ليَعرف نفسه بها إذا ضاع! وفي يوم من الأيام أخذها منه أخ له اسمه مروان وهبنقة نائم، ووضعها مروان في رقبته، فلما انتبه هبنقة، ورأى القلادة في رقبة أخيه، قال له: سرقتني مني، أنت يزيد فمن أنا؟

(احمق تر از هَبَنّقة. منظور" یزید القیسی" است که گردنبندی رنگی به گردن می آویخت تا اگر گم شد خود را بازشناسد! روزی از روزها که هَبَنّقة خواب بود برادرش مروان ، آن گردنبند را دزدید و به گردن آویخت. وقتی هَبَنّقة بیدار شد و گردنبند را در گردن برادرش دید به او گفت: مرا از خودم دزدیدی! تو که یزید هستی پس من کی هستم؟)

از موارد جالب دیگری که به وی نسبت داده شده این است که گویند در شترچرانی شیوه ای خاص داشت. او شترهای لاغر و ضعیف را به مراتع کم علف و شتران قوی و نیرومند را به مراتع سرسبز می برد. گفتند چرا چنین می کنی؟ گفت: خدا آنها را اینگونه آفریده و جایز نیست من در خلقت شان تغییری ایجاد کنم !!

بنابر گفته برخی شارحان مثنوی مانند آقای کریم زمانی بیت زیر از مولوی اشاره به این شخصیت دارد:

ای مغفّل رشته ای بر پای بند
تا ز خود هم گم نگردی ای لوند

کانال تلگرام باغ ادب

Bagh1395@

نوشته شده توسط احمدی مهر  | لینک ثابت |

باغ ادب ...